بیشتر ماها آخر شب، زمانی که میخوابیم، این آرزوی واحد را داریم: کاش شبانهروز بیشتر از ۲۴ ساعت بود. اغلب ما، از کمبود وقت شاکی هستیم و در آخر شب، متوجه میشویم که کارهایی را انجام ندادهایم یا به صورت کامل به اتمامشان نرساندهایم. مثلا ورزش نکردهایم، کتابی را که دوست داشتیم بخوانیم، نخواندهایم، وقتی برای دیدن فیلم یا سریال مورد علاقه خود نداشتهایم، زمانی برای گفتگو با اعضای خانواده برای ما باقی نمانده است و
حالا تصور میکنید که نوابغ دنیا چطور وقت خود را تنظیم میکردند؟ آنها چگونه تعادلی بین کار حرفهای و زمان استراحت خود برقرار میکردند یا احتمالا از چه کارهایی صرفنظر میکردند تا به کار اصلی خود برسند؟
اپنها سؤالاتی هستند که در این پست میخواهیم با تعدادی نمودار به آنها پاسخ بدهیم.
توجه داشته باشید که در همه موارد، ساعت به صورت ۲۴ ساعته ترسیم شده است، یعنی نیمه شب را درست در جای ساعت ۱۲ میبینید و ظهر را در پایین، در جای معمول ساعت شش.
از گوستاو فلوبر شروع میکنیم:
گوستاو فلوبر Gustave Flaubert یکی از نویسندگان تأثیرگذار قرن نوزدهم فرانسه و از جمله بزرگترین رماننویسان دنیا بود. او الهامبخش نویسندگانی چون گی دو موپاسان، امیل زولا و آلفونس دوده بوده است.
آثار فلوبر به دلیل ریزبینی و دقت فراوان در انتخاب کلمات، آرایههای ادبی، و به طور کلی زیباییشناسی ادبی، در ادبیات زبان فرانسوی کاملاً منحصربهفرد میباشد. کمالگرایی وی به اندازهای بود که هفتهها به نوشتن یک صفحه وقت سپری مینمود، و به همین دلیل، در طول سالیان نویسندگی خود تعداد کمی اثر از خود بر جای گذاشت. او پس از نوشتن، آثار را با صدای بسیار بلند در اتاق کار خود، که آن را فریادگاه مینامید، میخواند تا وزن، آهنگ و تأثیر واژگان و جملات را بسنجد
میزان زیادی از شهرت فلوبر، مدیون نوشتن نخستین رمانش -مادام بوآری- است.
همان طور که میبینید او بین ساعت ۹ تا ۳ شب روی رمان مادام بوآری کار میکرد و بعد تا ساعت ۱۰ صبح میخوابید. او هر روز ۵ ساعت تمام، مطالعه هم میکرد و برای خانوادهاش هم وقت میگذاشت.
بعد از آن نوبت میرسد به بتهوون که نیازی به توضیح و معرفی ندارد، اما اگر مایل بودید میتوانید زندگینامه کوتاه او را که پیش از این در یک پزشک نوشته بودم، بخوانید.
چیزهایی که در مورد او جالب هستند اینها هستند: ۸ ساعت خواب در شبانهروز – اهمیت به صبحانه – کار صبحگاهی که تا ساعت دوی عصر ادامه مییافت.
چیز جالب دیگر اختصاص زمانی برای قدم زدن بود، ظاهرا به صورت مرتب در حین قدم زدن ایدههایی به ذهن بتهوون میرسید و برای همین او همیشه با خودش مداد و کاغذ داشت.
چیزهای جالب در تقویم کاری او، هشت ساعت خواب در شبانهروز. خواب عصرگاهی و کار در بین ساعتهای ۹ تا ۱۲ صبح است. باقی ساعات او صرف خواندن، قدم زدن و معاشرت با مردم میشد.
زیگموند فروید، شش ساعت خواب شبانه داشت. ۴ ساعت صبحها بیمارانش را روانکاوی میکرد. شش ساعت هم عصرها مشغول این کار بود و دو ساعت و نیم در آخر شب مطالعه میکرد و مقاله مینوشت.