
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، افسردگی یکی از مضامین موردعلاقه نویسندگان است، از طرفی تحقیقات نشان میدهد که نویسندگان بیش از هر قشر دیگری در معرض افسردگی هستند و شاید به همین دلیل باشد که بسیاری از نویسندگان در یکی از رمانهای خود به این موضوع پرداختهاند.
نشریه تلگراف در مطلبی به معرفی 15 رمانی پرداخته که «افسردهکننده» هستند؛ هرچند ممکن است این رمان درباره افسردگی نباشد اما خواندنش خواننده را افسرده میکند.

1. «جود گمنام» نوشته تامس هاردی
اگر دوست دارید رمانی بخوانید چندصد صفحهای درباره مردی کارگر که با هزار بدبختی سعی میکند زندگی بهتری برای خود درست کند اما نمیتواند. مدام سر این مرد کلاه گذاشته میشود، فریب میخورد و از همه جا رانده میشود و در نهایت عشقش او را تنها میگذارد و میمیرد. «جود گمنام» آخرین رمان هاردی است.
2. «زن عجیب» نوشته جرج گیسینگ
رمان سال 1894 گیسینگ درباره چند زن انگلیسی در دوران ویکتوریا است. زنانی که در بدبختی زندگی میکنند و به امید روزی بهتر سهی میکنند مهارتهایی چون منشیگری یاد بگیرند. از طرفی گیسینگ به «ترشیدگی» به عنوان یک موضوع جدی هم پرداخته است. در این رمان هیچ خبری از امید نیست و شخصیتهای یکی پس از دیگری میمیرند.
3. «120 روز سودوم» نوشته مارکی دوساد
این رمان مارکی دوساد مثل همه آثارش جنجالی بود اما هیچ خبری از سرخوشی در آن نبود. این رمان درواقع شرحی است بر شکنجههای متعددی که مردان بر زنان روا میدارند و حال خواننده را خراب میکند. برخی از اثر را مضحکه خوشبینی به آینده عصر روشنگری میدانند.
4. «میدان خماری» نوشته پاتریک همیلتن
مصرف نوشیدنیهای الکلی و بیماریهای ذهنی دو موضوع اصلی زندگی جرج هاروی بون هستند، مردی که دچار چندگانگی شخصیتی است و یکی از شخصیتهایش زن محبوب او را میکشد. این رمان یکی از غمانگیزترین پایانهای ادبیات را دارد.
5. «حباب شیشهای» نوشته سیلویا پلات
«حباب شیشهای» تنها رمان پلات است و داستان زنی است که تمامی یاس و ناامیدی دنیا بر سرش خراب شده و چیزی که رمان را تلختر میکند رابطه نزدیک آن با زندگی تلخ و خوکشی این شاعر انگلیسی است.