

خونه مادر بزگم اینا یک گودزیلا داریم 9 سالش{دختر عموم}
دیدم 10 دقیقه داره به ساعت نگاه میکنه بعد مثل الاغ بالا پایین میپره
من:چته چرا اینجوری میکنی؟
گودزیلا:اخه تو چه می فهمی ساعت 11:11یعنی چی؟
من:ااا
گودزیلا:یعنی این که عشقت داره الان بهت فکر میکنه
من:ااا
حالا ازش یک ساعت دیگه می پرسم ساعت چنده
گودزیلا:نمیدونم
من:مگه بلد نیستی ساعت بخونی؟
گودزیلا:نه من فقط بلدم ساعت های مثل هم رو بخونم {9:9یا6:6}
این بچه بزرگ بشه یک چیزی میشه من میدونم
شمام از فامیل های نابغه دارید یا من فقط اینجوریم
.
.
.
.
.
مامان بزرگم داشت خاطره خواستگاری شو تعریف میکرد رو کرد به مامانم گفت اشرف یادته بابات امده بود خواستگاریم :| هیچی دیگه خونه رفت رو هوا منم الان از تو مریخ پست میزارم
لایک = باریک به حافظه.
.
.
.
گودزیلامون 6سالشه تحت تاثیر بازی gta رفته تو مترو به این دستگاه ها که پول بدی بهت چیپس و پفک میده ( اسم این دستگاها رو هیشکی نمیدونه :| ) لگد زده تا ازش چیپسی چیزی بیفته !!! تازه مامورها گرفتنش هی رمزه گم کردن پلیس رو تکرار میکرد
مسافر اخر واگن :|
دهه 40 لی هاااا :|
روحانی :|
دریچه ی آئورت:|
دیگه حرفی ندارم :|
.
.
.
.
ا حالت تب شدید رفتم به مامانم می گم :مادر عزیزم یه چیز میگم هول نکنی ها ؟
میگه : نه پسر گلم بگو
میگم : تب خیلی شدیدی دارم
برگشته میگه : خفه شو ، چشمت کور دندت نرم زیر کولر نمی خوابیدی
یه همچین فک و فامیلی داریما
.
.
.
بابام خواهر زاده مو گذاشته بود رو کمرش داشت 4 دست و پا راه میرفت آبجیم اومده میگه بابا دستت درد نکنه باهاش بازی میکنی بچه م عاشق گاو سواریه!!!!!!.یه همچین فک و فامیلی داریما
.
.
.
.
یه روز بابابزرگم زنگ میزنه آژانس،بعد آژانسیه میگه کجامیرین(داخل شهر یا بیرون شهر) بابابزرگه عزیزه ماهم میگه میخوام برم شیلنگ بخرم!!!!!!!!!!
تلفنچیه آژانس:(((((((((((
مخابرات:))))))))))))))
بابابزرگم:مطمئنم اصن خودش متوجه نشد که چیکا کرده خیلی خونسرد
.
.
.
.
.
هفته پیش از شدت گرما به بابام گفتم پول برق رو از این به بعد من میدم...
دیروز رفته کولر گازی خریده گذاشته تو اتاق خودش ....یه همچین فک و فامیلی داریما
.
.
.
.
..
داداشم دانشگاه ميرفت بين مواد غذايى براش سس كاكائو هم گرفته بوديم ي بار اومده بود خونه(شمال درس ميخوند) تعريف ميكرد ميگفت سس كاكائو ريختيم رو پفك خورديم!!!!!
یه همچین فک و فامیلی داریما
.
.
.
.
.
به دخترعموم که ۵ سالشه میگم :دخترا موشن مثه خرگوشن!
میگه :پَ نه پَ همه مثل شما پسرا گاو گوساله ایم!
اصلا یه وضعی شده به خدا!